معنی فارسی impersuadability

C1

عدم توانایی در قانع شدن، ویژگی افرادی که به آسانی تأثیر نمی‌پذیرند.

The quality of being unable to be persuaded; stubbornness.

example
معنی(example):

عدم توانایی او در تغییر نظر، مذاکرات را بسیار دشوار کرد.

مثال:

His impersuadability made negotiations very difficult.

معنی(example):

عدم توانایی او در تغییر نظر در میان دوستانش شناخته شده است.

مثال:

Her impersuadability is well-known among her friends.

معنی فارسی کلمه impersuadability

: معنی impersuadability به فارسی

عدم توانایی در قانع شدن، ویژگی افرادی که به آسانی تأثیر نمی‌پذیرند.