معنی فارسی imperspirability
C2عدم توانایی در تعریق، ویژگی موادی که رطوبت را از خود عبور نمیدهند.
The quality of being unable to perspire or allow the escape of moisture.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم توانایی این ماده در تعریق، آن را برای پوشاک ضد آب مناسب کرد.
مثال:
The imperspirability of the material made it suitable for waterproof clothing.
معنی(example):
دانشمندان به مطالعه عدم تعریق انواع پارچههای مصنوعی میپردازند.
مثال:
Scientists study the imperspirability of various synthetic fabrics.
معنی فارسی کلمه imperspirability
:
عدم توانایی در تعریق، ویژگی موادی که رطوبت را از خود عبور نمیدهند.