معنی فارسی implasticity
B1ایمپلاستیسیتی، حالتی که در آن تغییر یا انعطافپذیری وجود ندارد.
The quality of lacking plasticity, especially in behavior or material, indicating rigidity.
- NOUN
example
معنی(example):
ایمپلاستیسیتی در رفتار میتواند نشاندهنده مقاومت در برابر تغییر باشد.
مثال:
Implasticity in behavior can indicate a resistance to change.
معنی(example):
درک ایمپلاستیسیتی در توسعه استراتژیها برای تغییر رفتار کمک میکند.
مثال:
Understanding implasticity helps in developing strategies for behavioral change.
معنی فارسی کلمه implasticity
:
ایمپلاستیسیتی، حالتی که در آن تغییر یا انعطافپذیری وجود ندارد.