معنی فارسی implastic

B1

ایمپلاستیک، به موادی اطلاق می‌شود که حالت ثابتی دارند و نمی‌توان آنها را شکل داد.

Referring to substances that lack plasticity and cannot be molded into different shapes.

example
معنی(example):

مواد ایمپلاستیک برای ایجاد قالب‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

The implastic material is used for creating molds.

معنی(example):

در آزمایشگاه، خواص یک ماده ایمپلاستیک را بررسی کردیم.

مثال:

In the lab, we examined the properties of an implastic substance.

معنی فارسی کلمه implastic

: معنی implastic به فارسی

ایمپلاستیک، به موادی اطلاق می‌شود که حالت ثابتی دارند و نمی‌توان آنها را شکل داد.