معنی فارسی imponderabilia

C2

چیزهای غیرقابل سنجش یا اندازه‌گیری، معمولاً به احساسات یا وضعیت‌های عاطفی اشاره دارد.

Things that cannot be precisely measured or weighed.

example
معنی(example):

برخی از چیزها در زندگی غیرقابل سنجش هستند و اندازه‌گیری آنها دشوار است.

مثال:

Some things in life are imponderabilia, hard to weigh or measure.

معنی(example):

غیرقابل سنجش‌ها در احساسات انسانی اغلب دشوار است.

مثال:

The imponderabilia of human emotions are often difficult to grasp.

معنی فارسی کلمه imponderabilia

: معنی imponderabilia به فارسی

چیزهای غیرقابل سنجش یا اندازه‌گیری، معمولاً به احساسات یا وضعیت‌های عاطفی اشاره دارد.