معنی فارسی impoundments
B2محلهایی که آب پس از هدایت یا ایمنسازی در آنها جمع میشود. بهطور معمول برای آبیاری، تامین آب و کنترل سیلابها استفاده میشود.
Reservoirs formed by damming a river or stream to store water for various uses.
- NOUN
example
معنی(example):
آب رودخانه چندین ذخیره آب برای آبیاری ایجاد میکند.
مثال:
The water from the river creates several impoundments for irrigation.
معنی(example):
سد منجر به ایجاد ذخایر آب در دریاچه خواهد شد.
مثال:
The dam will lead to the impoundments of the lake.
معنی فارسی کلمه impoundments
:
محلهایی که آب پس از هدایت یا ایمنسازی در آنها جمع میشود. بهطور معمول برای آبیاری، تامین آب و کنترل سیلابها استفاده میشود.