معنی فارسی imput
B1وارد کردن یا قرار دادن دادهها یا اطلاعات در یک سیستم یا فرایند.
To enter or submit data into a system.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید اطلاعات را در سیستم وارد کنید.
مثال:
You must imput data into the system.
معنی(example):
معلم از ما خواست تا پاسخهای خود را بهصورت آنلاین وارد کنیم.
مثال:
The teacher asked us to imput our answers online.
معنی فارسی کلمه imput
:
وارد کردن یا قرار دادن دادهها یا اطلاعات در یک سیستم یا فرایند.