معنی فارسی imputability

B1

قابلیت پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در برابر اقدامات و تصمیمات.

The quality of being accountable for actions or decisions.

example
معنی(example):

مسئولیت‌پذیری در تصمیمات برای پاسخگویی ضروری است.

مثال:

The imputability of decisions is essential for accountability.

معنی(example):

قانون‌گذاران درباره مسئولیت‌پذیری اقدامات در ارتباط با جرم بحث کردند.

مثال:

Lawmakers discussed the imputability of actions in relation to crime.

معنی فارسی کلمه imputability

: معنی imputability به فارسی

قابلیت پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در برابر اقدامات و تصمیمات.