معنی فارسی in action
B1در حال انجام یک فعالیت یا عمل، به ویژه در مورد فعالیتهای فعال.
Currently engaged in a process or activity.
- ADVERB
example
معنی(example):
آتشنشانها در حال نجات جانها هستند.
مثال:
The firefighters are in action saving lives.
معنی(example):
تیم در حین مسابقه در حال فعالیت است.
مثال:
The team is in action during the match.
معنی فارسی کلمه in action
:
در حال انجام یک فعالیت یا عمل، به ویژه در مورد فعالیتهای فعال.