معنی فارسی inactivate

B1 /ɪˈnæktɪveɪt/

غیرفعال کردن یک سیستم یا حساب کاربری.

To make something inactive or not functional.

verb

معنی(verb):

To make inactive.

example

معنی(example):

شما می‌توانید حساب را غیرفعال کنید اگر دیگر به آن نیاز ندارید.

مثال:

You can inactivate the account if you no longer need it.

معنی(example):

او تصمیم گرفت عضویت خود را در باشگاه ورزشی غیرفعال کند.

مثال:

She decided to inactivate her membership at the gym.

معنی فارسی کلمه inactivate

غیرفعال کردن یک سیستم یا حساب کاربری.