معنی فارسی in someone's corner

B2

در حمایت از کسی یا در طرف او بودن.

To support someone, especially in a difficult situation.

example
معنی(example):

مربی من همیشه در کنار من در طول مسابقه است.

مثال:

My coach is always in my corner during the match.

معنی(example):

عالی است که می‌دانم در کنارم هستی.

مثال:

It's great to know you are in my corner.

معنی فارسی کلمه in someone's corner

:

در حمایت از کسی یا در طرف او بودن.