معنی فارسی incapabilities

B1

ناتوانی‌ها، توانایی‌های ناکافی یا عدم قابلیت برای انجام کارهای خاص.

The lack of ability or skill to perform a certain task.

example
معنی(example):

ناتوانی‌های او باعث شد که انجام پروژه برایش سخت باشد.

مثال:

His incapabilities made it hard for him to complete the project.

معنی(example):

ناتوانی‌های تیم در طول ارزیابی به وضوح مشخص شد.

مثال:

The team's incapabilities were highlighted during the evaluation.

معنی فارسی کلمه incapabilities

:

ناتوانی‌ها، توانایی‌های ناکافی یا عدم قابلیت برای انجام کارهای خاص.