معنی فارسی inclasps
B1به معنای در آغوش گرفتن یا نگه داشتن چیزی به شکلی محکم.
To embrace or hold something tightly.
- VERB
example
معنی(example):
درختچهها به طور محکم به داربست پیچیده است.
مثال:
The vines inclasps the trellis tightly.
معنی(example):
پیچهای فلزی پانل را در جای خود نگه میدارند.
مثال:
The metal inclasps secure the panel in place.
معنی فارسی کلمه inclasps
:به معنای در آغوش گرفتن یا نگه داشتن چیزی به شکلی محکم.