معنی فارسی inclavate

B1

به معنای دارای فرورفتگی.

Having a hollow or concave shape.

example
معنی(example):

طراحی فرورفتگی صدف جالب است.

مثال:

The inclavate design of the shell is fascinating.

معنی(example):

ویژگی فرورفتگی به حفاظت از درون کمک می‌کند.

مثال:

The inclavate feature helps protect the interior.

معنی فارسی کلمه inclavate

:

به معنای دارای فرورفتگی.