معنی فارسی inclave
B1محل یا منطقهای که به طور خاص برای یک گروه اختصاص داده شده است.
A distinct area or group within a larger community, often culturally or politically different.
- NOUN
example
معنی(example):
حریم خصوصی به خاطر معماری زیبا معروف بود.
مثال:
The enclave was known for its beautiful architecture.
معنی(example):
آنها در داخل شهر یک حریم خصوصی برای هنرمندان ایجاد کردند.
مثال:
They established an enclave within the city for artists.
معنی فارسی کلمه inclave
:محل یا منطقهای که به طور خاص برای یک گروه اختصاص داده شده است.