معنی فارسی inclinableness

B2

کیفیت یا حالتی که در آن چیزی قابل انحراف است.

The quality of being inclined or able to be inclined.

example
معنی(example):

قابل انحراف بودن سطح، دسترسی آسان‌تر برای نگهداری را فراهم می‌کند.

مثال:

The inclinableness of the surface allows easier access for maintenance.

معنی(example):

مهندسان قابل انحراف بودن رمپ را به دلایل ایمنی بررسی کردند.

مثال:

Engineers studied the inclinableness of the ramp for safety reasons.

معنی فارسی کلمه inclinableness

:

کیفیت یا حالتی که در آن چیزی قابل انحراف است.