معنی فارسی incognizability

C1

ناشناختی، مفهومی که به عدم توانایی در شناخت یا درک چیزی اشاره دارد.

The quality of being unknown or unrecognizable.

example
معنی(example):

ناشناختی بعضی حقایق می‌تواند ناامیدکننده باشد.

مثال:

The incognizability of certain truths can be frustrating.

معنی(example):

فیلسوفان دربارهٔ ناشناختی جهان بحث می‌کنند.

مثال:

Philosophers debate the incognizability of the universe.

معنی فارسی کلمه incognizability

: معنی incognizability به فارسی

ناشناختی، مفهومی که به عدم توانایی در شناخت یا درک چیزی اشاره دارد.