معنی فارسی incongeniality
B2عدم سازگاری به معنای ناهماهنگی یا تضاد در احساسات یا رفتارها است.
The quality of being incompatible or not well-matched.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم سازگاری او باعث شد دیگران نتوانند به او نزدیک شوند.
مثال:
His incongeniality made it hard for others to approach him.
معنی(example):
عدم سازگاری در مهمانی محسوس بود.
مثال:
The incongeniality at the party was palpable.
معنی فارسی کلمه incongeniality
:
عدم سازگاری به معنای ناهماهنگی یا تضاد در احساسات یا رفتارها است.