معنی فارسی inconglomerate

B2

عدم تجمع به معنای ساختاری است که شامل تنوع یا ترکیب کسب و کارهای غیر مرتبط نیست.

An entity that does not combine multiple businesses or sectors.

example
معنی(example):

مفهوم عدم تجمع در کسب و کار نادر است.

مثال:

The concept of an inconglomerate is rare in business.

معنی(example):

سازمان غیرمتمرکز فاقد سرمایه گذاری‌های متنوع است.

مثال:

An inconglomerate organization lacks diverse holdings.

معنی فارسی کلمه inconglomerate

: معنی inconglomerate به فارسی

عدم تجمع به معنای ساختاری است که شامل تنوع یا ترکیب کسب و کارهای غیر مرتبط نیست.