معنی فارسی indissolute

B1

ناگسسته و غیرقابل حل، اشاره به پیوند یا روابطی که نمی‌توانند شکسته شوند.

Not able to be dissolved or separated.

example
معنی(example):

یک پیوند ناگسستنی می‌تواند آزمایش زمان را تحمل کند.

مثال:

An indissolute bond can withstand the test of time.

معنی(example):

وفاداری ناگسستنی آنها مورد تحسین همه قرار گرفت.

مثال:

Their indissolute loyalty was admired by all.

معنی فارسی کلمه indissolute

:

ناگسسته و غیرقابل حل، اشاره به پیوند یا روابطی که نمی‌توانند شکسته شوند.