معنی فارسی indistinguishing

B1

غیرقابل تشخیص، به معنای عدم توانایی در تمایز یا انتخاب.

Failing to distinguish or differentiate between different items.

example
معنی(example):

عوامل غیرقابل تشخیص می‌توانند فرآیند تصمیم‌گیری را پیچیده کنند.

مثال:

Indistinguishing factors can complicate the decision-making process.

معنی(example):

ویژگی‌های غیرقابل تشخیص محصولات انتخاب را دشوار کرده بود.

مثال:

The indistinguishing characteristics of the products made it hard to choose.

معنی فارسی کلمه indistinguishing

:

غیرقابل تشخیص، به معنای عدم توانایی در تمایز یا انتخاب.