معنی فارسی indistributable
B1غیرقابل توزیع، به معنای اینکه چیزی نمیتوان به دیگران تقسیم یا توزیع کرد.
Unable to be distributed or shared.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منابع به دلیل محدودیتهای قانونی غیرقابل توزیع اعلام شدند.
مثال:
The resources were declared indistributable due to legal constraints.
معنی(example):
در برخی زمینهها، دانش میتواند به عنوان غیرقابل توزیع در نظر گرفته شود.
مثال:
In some contexts, knowledge can be considered indistributable.
معنی فارسی کلمه indistributable
:غیرقابل توزیع، به معنای اینکه چیزی نمیتوان به دیگران تقسیم یا توزیع کرد.