معنی فارسی indisturbable
B2بیخلل، به معنی عدم تاثیرپذیری از عوامل خارجی یا ایجاد تغییر در حالت روحی و روانی.
Not easily disturbed or affected; calm and composed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او حتی در حوادث بینظمی هم بیخلل باقی ماند.
مثال:
She remained indisturbable even during the chaotic events.
معنی(example):
طبع بیخلل او را به یک رهبر بزرگ تبدیل کرد.
مثال:
His indisturbable nature made him a great leader.
معنی فارسی کلمه indisturbable
:بیخلل، به معنی عدم تاثیرپذیری از عوامل خارجی یا ایجاد تغییر در حالت روحی و روانی.