معنی فارسی indisturbed

B1

بدون مزاحمت، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ گونه اختلالی در آن وجود ندارد.

Not disturbed; remaining calm and undisturbed.

example
معنی(example):

جنگل ساکت و بدون مزاحمت بود.

مثال:

The forest was quiet and indisturbed.

معنی(example):

او در محیط بی‌مزاحمت احساس آرامش می‌کرد.

مثال:

She felt peaceful in the indisturbed surroundings.

معنی فارسی کلمه indisturbed

:

بدون مزاحمت، به حالتی اطلاق می‌شود که هیچ گونه اختلالی در آن وجود ندارد.