معنی فارسی indulgencies
B1لذتها و راحتیهای بی حد و مرز، معمولاً در زمینه جشنها یا تعطیلات به کار میرود.
Comforts or pleasures that are excessive or not restrained, especially during special occasions.
- NOUN
example
معنی(example):
لذتهای تعطیلات میتواند به افزایش وزن منجر شود.
مثال:
The indulgencies of the holiday season can lead to weight gain.
معنی(example):
بسیاری از لذتهای ارائهشده در استراحتگاه لوکس لذت بردند.
مثال:
Many enjoyed the indulgencies offered at the luxurious resort.
معنی فارسی کلمه indulgencies
:لذتها و راحتیهای بی حد و مرز، معمولاً در زمینه جشنها یا تعطیلات به کار میرود.