معنی فارسی infant school
A2مدرسه ابتدایی، مکانی آموزشی برای کودکان بسیار کوچک که آموزشهای اولیه را دریافت میکنند.
A school for very young children where basic education is provided.
- NOUN
example
معنی(example):
برادرم به مدرسه ابتدایی میرود.
مثال:
My brother goes to infant school.
معنی(example):
در مدرسه ابتدایی، کودکان مهارتهای پایه را یاد میگیرند.
مثال:
In infant school, children learn basic skills.
معنی فارسی کلمه infant school
:
مدرسه ابتدایی، مکانی آموزشی برای کودکان بسیار کوچک که آموزشهای اولیه را دریافت میکنند.