معنی فارسی influxion

B2

ورود یا افزایش چیزی، به ویژه به طور ناگهانی.

The arrival or increase of something, especially in large amounts.

example
معنی(example):

ورود ایده‌های جدید می‌تواند یک جامعه را تغییر دهد.

مثال:

The influxion of new ideas can change a community.

معنی(example):

ورود ترافیک باعث تاخیر در جاده شد.

مثال:

The influxion of traffic caused delays on the road.

معنی فارسی کلمه influxion

:

ورود یا افزایش چیزی، به ویژه به طور ناگهانی.