معنی فارسی innaturality
B1غیرطبیعی بودن، حالت یا کیفیتی که با طبیعت یا حالت عادی تفاوت دارد و ممکن است به احساس ناراحتی یا ناهنجاری منجر شود.
The quality of being unnatural or not in accordance with nature.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرطبیعی بودن رفتار او همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The innaturality of his behavior surprised everyone.
معنی(example):
برخی افراد غیرطبیعی بودن در محیطهای مصنوعی را نگرانکننده میدانند.
مثال:
Some people find the innaturality in artificial environments unsettling.
معنی فارسی کلمه innaturality
:
غیرطبیعی بودن، حالت یا کیفیتی که با طبیعت یا حالت عادی تفاوت دارد و ممکن است به احساس ناراحتی یا ناهنجاری منجر شود.