معنی فارسی innutrient

B1

بدون مواد مغذی و عناصر حیاتی که برای رشد و سلامتی ضروری هستند.

Lacking essential nutrients necessary for growth and health.

example
معنی(example):

میوه‌ها و سبزیجات می‌توانند بدون مواد مغذی در نظر گرفته شوند اگر ویتامین‌های ضروری را نداشته باشند.

مثال:

Fruits and vegetables can be considered innutrient if they lack essential vitamins.

معنی(example):

برخی از خاک‌ها می‌توانند بدون مواد مغذی باشند و رشد گیاهان را دشوار کنند.

مثال:

Some soil can be innutrient and make it hard for plants to grow.

معنی فارسی کلمه innutrient

:

بدون مواد مغذی و عناصر حیاتی که برای رشد و سلامتی ضروری هستند.