معنی فارسی inorganizable
B1در زبان فارسی، غیر قابل سازماندهی به معنای عدم توانایی در ایجاد نظم یا ساختار در یک ماده یا وضعیت است.
Not capable of being organized or structured.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار شیمیایی پیچیده غیر قابل سازماندهی محسوب میشد.
مثال:
The complex chemical structure was deemed inorganizable.
معنی(example):
مواد غیر قابل سازماندهی به راحتی قابل طبقهبندی یا ساختاردهی نیستند.
مثال:
Inorganizable materials cannot be easily classified or structured.
معنی فارسی کلمه inorganizable
:
در زبان فارسی، غیر قابل سازماندهی به معنای عدم توانایی در ایجاد نظم یا ساختار در یک ماده یا وضعیت است.