معنی فارسی instantiations
B2نمونه‌های متعدد یا جداگانه از یک مفهوم یا نظریه.
The plural form of instantiation; multiple instances of a theory or concept.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین نمونه از این نظریه در کاربردهای دنیای واقعی وجود دارد.
مثال:
There are multiple instantiations of the theory in real-world applications.
معنی(example):
نمونه‌های مختلف از این مفهوم کمک می‌کند تا تنوع آن را درک کنیم.
مثال:
Different instantiations of the concept help to understand its versatility.
معنی فارسی کلمه instantiations
:نمونه‌های متعدد یا جداگانه از یک مفهوم یا نظریه.
