معنی فارسی instructionary
B2منابع آموزشی، مواد یا متونی که به یادگیری و تعلیم کمک میکنند.
Relating to instruction; providing guidance or teaching.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد آموزشی به دانشآموزان کمک کرد تا بهتر یاد بگیرند.
مثال:
The instructionary materials helped the students learn better.
معنی(example):
متون آموزشی جالبی را به صورت آنلاین پیدا کردم.
مثال:
I found some interesting instructionary texts online.
معنی فارسی کلمه instructionary
:منابع آموزشی، مواد یا متونی که به یادگیری و تعلیم کمک میکنند.