معنی فارسی instructively
B1به طور آموزنده، به صورتی که موجب یادگیری یا فهم بهتر میشود.
In a manner that conveys educational content or is instructive.
- ADVERB
example
معنی(example):
معلم به طور آموزنده صحبت کرد تا دانشآموزان را درگیر کند.
مثال:
The teacher spoke instructively to engage the students.
معنی(example):
مستند به شکل آموزندهای ارائه شد.
مثال:
The documentary was instructively presented.
معنی فارسی کلمه instructively
:به طور آموزنده، به صورتی که موجب یادگیری یا فهم بهتر میشود.