معنی فارسی inter-penetrates

B2

به معنای نفوذ متقابل یا تعامل بین دو یا چند چیز.

To penetrate mutually or interactively.

example
معنی(example):

در این پروژه، هنر با علم در هم نفوذ می‌کند.

مثال:

In this project, art inter-penetrates science.

معنی(example):

ایده‌های آنها برای شکل‌گیری یک رویکرد جامع با هم در هم نفوذ می‌کنند.

مثال:

Their ideas inter-penetrates to form a comprehensive approach.

معنی فارسی کلمه inter-penetrates

: معنی inter-penetrates به فارسی

به معنای نفوذ متقابل یا تعامل بین دو یا چند چیز.