معنی فارسی interavailability

B1

دسترس‌پذیری همزمان یا متقابل منابع و اطلاعات بین سیستم‌ها یا افراد.

The state of being available in relation to each other.

example
معنی(example):

دسترس‌پذیری متقابل منابع برای همکاری حیاتی است.

مثال:

The interavailability of resources is vital for collaboration.

معنی(example):

آنها در جلسه در مورد دسترس‌پذیری متقابل داده‌ها صحبت کردند.

مثال:

They discussed the interavailability of data in the meeting.

معنی فارسی کلمه interavailability

:

دسترس‌پذیری همزمان یا متقابل منابع و اطلاعات بین سیستم‌ها یا افراد.