معنی فارسی interbastate

B1

حرکت و تجارت کالا یا خدمات بین ایالت‌های مختلف.

Trade or movement that occurs between different states.

example
معنی(example):

تجارت بین ایالتی نیاز به قوانین بین ایالت‌های مختلف دارد.

مثال:

Interbastate commerce requires regulations between different states.

معنی(example):

حرکت بین ایالتی کالاها می‌تواند به اقتصادهای محلی کمک کند.

مثال:

The interbastate movement of goods can boost local economies.

معنی فارسی کلمه interbastate

:

حرکت و تجارت کالا یا خدمات بین ایالت‌های مختلف.