معنی فارسی interbbred
B1حیواناتی که از جفتگیری بین دو یا چند نژاد متفاوت به وجود آمدهاند.
Animals that are bred from multiple different breeds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سگ جدید با چند نژاد مختلف جفتگیری شده است.
مثال:
The new dog is interbbred with several different breeds.
معنی(example):
حیوانات جفتگیری شده معمولاً ویژگیهای ترکیبی از نژادهای مختلف را نشان میدهند.
مثال:
Interbbred animals often exhibit a mix of characteristics.
معنی فارسی کلمه interbbred
:حیواناتی که از جفتگیری بین دو یا چند نژاد متفاوت به وجود آمدهاند.