معنی فارسی intercessory

B2

میانجی‌گری به معنای درخواست کمک از خدا یا افراد دیگر به نفع شخصی دیگر است.

Relating to the act of interceding or praying for someone else.

example
معنی(example):

او برای دوستش دعای میانجی‌گری کرد.

مثال:

He offered an intercessory prayer for his friend.

معنی(example):

نقش میانجی‌گر در مذاکرات حیاتی است.

مثال:

The intercessory role of the mediator is crucial in negotiations.

معنی فارسی کلمه intercessory

: معنی intercessory به فارسی

میانجی‌گری به معنای درخواست کمک از خدا یا افراد دیگر به نفع شخصی دیگر است.