معنی فارسی intercitizenship
B1شهروندی بینالمللی به مفهوم داشتن حقوق و مسئولیتهای مشترک در جوامع مختلف بین افراد از کشورهای مختلف اشاره دارد.
The concept of sharing citizenship rights across different nations, enabling global cooperation.
- NOUN
example
معنی(example):
شهروندی بینالمللی به افراد از کشورهای مختلف اجازه میدهد حقوق را به اشتراک بگذارند.
مثال:
Intercitizenship allows people from different countries to share rights.
معنی(example):
بسیاری از سازمانها به منظور تقویت همکاری جهانی، شهروندی بینالمللی را ترویج میکنند.
مثال:
Many organizations promote intercitizenship to foster global cooperation.
معنی فارسی کلمه intercitizenship
:شهروندی بینالمللی به مفهوم داشتن حقوق و مسئولیتهای مشترک در جوامع مختلف بین افراد از کشورهای مختلف اشاره دارد.