معنی فارسی interminability

C1

بی‌پایانی، حالتی که به نظر می‌رسد چیزی هرگز به پایان نمی‌رسد.

The quality of being endless or having no limit.

example
معنی(example):

بی‌پایانی سخنرانی دانشجویان زیادی را بی‌قرار کرد.

مثال:

The interminability of the lecture made many students restless.

معنی(example):

او به گونه‌ای صحبت کرد که هیچ‌کس نتوانست زمان را دنبال کند.

مثال:

She spoke with such interminability that nobody could keep track of time.

معنی فارسی کلمه interminability

: معنی interminability به فارسی

بی‌پایانی، حالتی که به نظر می‌رسد چیزی هرگز به پایان نمی‌رسد.