معنی فارسی interminableness

C1

خصوصیت بی‌پایان بودن، حالتی از طولانی بودن غیرقابل تحمل.

The state of being interminable.

example
معنی(example):

بی‌پایانی وظیفه باعث شد تا سختی در حفظ انگیزه پیش بیاید.

مثال:

The interminableness of the task made it hard to stay motivated.

معنی(example):

سخنرانی او حالتی از بی‌پایانی داشت و باعث شد که تماشاگران علاقه خود را از دست بدهند.

مثال:

His speech had an air of interminableness, causing the audience to lose interest.

معنی فارسی کلمه interminableness

: معنی interminableness به فارسی

خصوصیت بی‌پایان بودن، حالتی از طولانی بودن غیرقابل تحمل.