معنی فارسی intermundane

B1

بین جهانی، اشاره به فضای یا بعدی که میان جهان‌ها وجود دارد.

Relating to or situated between different worlds or realms.

example
معنی(example):

فضای بین جهانی میان دنیاها پر از رمز و راز است.

مثال:

The intermundane space between worlds is filled with mystery.

معنی(example):

فیلسوفان اغلب در یک زمینه بین جهانی درباره ایده‌ها بحث می‌کنند.

مثال:

Philosophers often discuss ideas in an intermundane context.

معنی فارسی کلمه intermundane

: معنی intermundane به فارسی

بین جهانی، اشاره به فضای یا بعدی که میان جهان‌ها وجود دارد.