معنی فارسی interpilastering
B1فرایند یا تکنیکی که در آن بین ستونها و ردیفها از اینترپیلستر استفاده میشود.
The process or technique of using interpilasters in design.
- NOUN
example
معنی(example):
اینترپیلسترینگ میتواند جذابیت معماری یک ساختار را افزایش دهد.
مثال:
Interpilastering can enhance the architectural appeal of a structure.
معنی(example):
فن اینترپیلسترینگ در معماری کلاسیک استفاده میشود.
مثال:
The technique of interpilastering is used in classical architecture.
معنی فارسی کلمه interpilastering
:
فرایند یا تکنیکی که در آن بین ستونها و ردیفها از اینترپیلستر استفاده میشود.