معنی فارسی interpleural
B1فضای بین دو پرده جنبی که در آن مایعی وجود دارد و به عملکرد ریوی کمک میکند.
Relating to the space between the pleurae of the lungs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای بینجنبی در فیزیولوژی تنفسی اهمیت دارد.
مثال:
The interpleural space is important in respiratory physiology.
معنی(example):
پزشکان فشار بینجنبی را برای درک عملکرد ریهها مطالعه میکنند.
مثال:
Doctors study the interpleural pressure to understand lung function.
معنی فارسی کلمه interpleural
:فضای بین دو پرده جنبی که در آن مایعی وجود دارد و به عملکرد ریوی کمک میکند.