معنی فارسی interplical

B1

بینابینی، اصطلاحی است که برای توصیف نوعی ارتباط یا ویژگی که به مرور در میان دو یا چند چیز وجود دارد استفاده می‌شود.

Pertaining to the overlaps or connections between two or more elements.

example
معنی(example):

طبیعت بینابینی مشکل آن را پیچیده کرد.

مثال:

The interplical nature of the problem made it complex.

معنی(example):

روابط بینابینی اغلب می‌تواند به سوء تفاهم منجر شود.

مثال:

Interplical relationships can often lead to misunderstandings.

معنی فارسی کلمه interplical

:

بینابینی، اصطلاحی است که برای توصیف نوعی ارتباط یا ویژگی که به مرور در میان دو یا چند چیز وجود دارد استفاده می‌شود.