معنی فارسی interstratified

B2

بین‌لایه‌ای به معنای وجود لایه‌ها یا ساختارهای مختلف که به صورت متناوب کنار هم قرار گرفته‌اند.

Describing layers of materials that are arranged in alternating sequences.

example
معنی(example):

زمین شناس توضیح داد که سنگ‌ها لایه‌های بین‌لایه‌ای هستند.

مثال:

The geologist explained that the rocks were interstratified layers.

معنی(example):

طبیعت بین‌لایه‌ای خاک بر رشد گیاهان تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The interstratified nature of the soil affects plant growth.

معنی فارسی کلمه interstratified

: معنی interstratified به فارسی

بین‌لایه‌ای به معنای وجود لایه‌ها یا ساختارهای مختلف که به صورت متناوب کنار هم قرار گرفته‌اند.