معنی فارسی intervenium
B1مداخلهگاه، فضایی که بین دو عنصر یا ساختار مختلف قرار دارد.
The space or medium that intervenes between two entities.
- NOUN
example
معنی(example):
مداخلهگاه فضایی است که بین دو ساختار قرار دارد.
مثال:
The intervenium is the space between two structures.
معنی(example):
دانشمندان برای درک تعاملات سلولی، مداخلهگاه را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the intervenium to understand cell interactions.
معنی فارسی کلمه intervenium
:
مداخلهگاه، فضایی که بین دو عنصر یا ساختار مختلف قرار دارد.