معنی فارسی into the bargain

B2

یعنی علاوه بر آن، به اصطلاح به توافق یا مزایای اضافی اشاره دارد.

In addition to something; also as a bonus.

example
معنی(example):

او پیشنهاد داد به من کمک کند و در عوض، ناهار هم آورد.

مثال:

He offered to help me and, into the bargain, he brought lunch.

معنی(example):

او یک ماشین جدید گرفت و در عوض، یک شغل جدید هم پیدا کرد.

مثال:

She got a new car and, into the bargain, a new job.

معنی فارسی کلمه into the bargain

: معنی into the bargain به فارسی

یعنی علاوه بر آن، به اصطلاح به توافق یا مزایای اضافی اشاره دارد.