معنی فارسی intraparietal
B2داشته داخلی دیواره یا جداره، به فضایی در داخل دیوار یک ناحیه یا ارگان اطلاق میشود.
Relating to the area between the walls of an organ or cavity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای اینترپاریتالی برای برخی از روشهای جراحی اهمیت دارد.
مثال:
The intraparietal space is important for certain surgical procedures.
معنی(example):
تزریقات اینترپاریتالی در درمانهای پزشکی استفاده میشود.
مثال:
Intraparietal injections are used in medical treatments.
معنی فارسی کلمه intraparietal
:
داشته داخلی دیواره یا جداره، به فضایی در داخل دیوار یک ناحیه یا ارگان اطلاق میشود.