معنی فارسی intraseptal
B1درون سپتوم، به مسائل و شرایطی اشاره دارد که در داخل یک سپتوم وجود دارد، به طور معمول در بافتهای بدن.
Referring to something located within a septum, often used in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک اشاره کرد که انجام یک عمل درون سپتالی ضروری است.
مثال:
The doctor mentioned an intraseptal procedure would be necessary.
معنی(example):
وضعیت درون سپتالی نیاز به نظارت دقیق دارد.
مثال:
The intraseptal condition requires careful monitoring.
معنی فارسی کلمه intraseptal
:درون سپتوم، به مسائل و شرایطی اشاره دارد که در داخل یک سپتوم وجود دارد، به طور معمول در بافتهای بدن.